عشق خون الود

خب اینم اولین پارت




کوک: اقای لی شما به من قول دادید که اون کارو واسم انجام می دید؟ پس چی شد

اقای لی: خب قربان نشد خیلی تلاش کردم..

فلش بک( اقای لی به کوک رعیس مافیا قول داده بود که واسه شرکت رقیب پاپوش درست می کنه ولی این کارو نکرد و نشد)

کوک: هممم....که اینطور.....

اقای لی: عااا...رعی....

کوک: تو به جرعتی از دستور من سرپیچی کردییییی( با داد)

اقای لی: فقط یع فرصت دیگه لطفا...

کوک: نه...باندت خیلی...مسخرس...

اقای لی: ولی قربان...

کوک: می خوای پیش من کار کنی؟

اقای لی : بل..بله

کوک: می خوای خودت و باندت رو به فنا ندم؟

اقای لی: ب...ب..بله( با ترس)

کوک: یه شرط دارهً....

اقای لی: شرطش چیه؟

کوک: تو دوتا دختر داری درسته
دختر اولیت رو من دیدم..
می خوام مال من باشه..پس دخترت رو بهم بده...می زارم اینجا بمونی:)

اقای لی: منظورت سوناعه؟

کوک: پس اسمش اینه...سوناً..

اقای لی : نمی تونم...ن..نه
اون خیلی اسیب پذیره نمی خوام وارد این ماجرا..بشهههه
من بع مادرش قول دادم ازش مراقب کنم...

کوک: ینی...نمیدی...

اقای لی: نه قربان اون دختر تمام زندگی منه

کوک: خیلی....گستاخی...( با داد)
پس باید از خودت و دخترات خداحافظی کنییییی.....

اقای لی: نهههه قربااان من باید زنده باشم تا از دخترام محافطت کنم...

کوک: تو لیاقتت مرگه...
کلی واسه سازمان ما دردسر درست کردی....
پس دخترت باید تاوان پس بدع

اقای لی: قب..قبوله ولی ازش خوب مراقبت کن....

کوک: حالا شد خب تا امشب باید دخترتو بیاری در خونم فهمیدی چیزی بهش نگووو!؟

اقای لی : باشه





در خانه
اقای لی: سوناا....سونا...سوناااااا( با داد)

سونا: بل...بله پدر چرا داد می زنین؟

اقای لی: زود حاضر شووو وسایلتم جم کن می خوام ببرمت یه جایی

سونا : کجا؟ چراا؟

اقای لی: زود بااااش

سونا: ولیی..

اقای لی : می گم زوووود باش(باداد)

سونا: هق...هق...چ..چ..چشم
باگریه

از زبان سونا
پدرم خیلی عصبانی بود نمی دونم چراا...هق...

اقای لی: حاضر شدی؟

سونا: بله..

جسی: پدر ....اونی
کجا می رید؟

اقای لی: دیگه سونا پیش ما نمی مونه

جسی: ولی چراااا؟

اقای لی: بعدا خودت می فهمی!
سونا...بریممم
-چشم پدرر

جسی: اونییی....نههه....نرووو....تنهام نزار..هق..هق..نروو..هق

سونا: متاسم جسی....متاسم...

توماشین
سونا: پدر ؟

اقای لی: بله

سونا: قراره بریم کجا؟

اقای لی: قراره پیش یکی دیگه زندگی کنی ....

سونا: ولی کی؟چرااا؟

اقای لی: خودت می فهمی دخترر

سونا: باشه ولی....تاکی؟

اقای لی: برای همیشه...

سونا: چیییی؟

اقای لی : دیگه حرف نزن...

سونا: ولیی...پد..پدر

اقای لی: ساکتتتتً....باداد

سونا: هق...هق...هق...خعلی بدی بابا...( هییی روزگار)

اقای لی: زیر لب:
متاسم دخترممم..منو ببخش

خب رسیدیم اشکاتو پاک کن
پیاده شوو

سونا: چشم پدر.......



پایان

پارت بعد تا شب گذاشته میشه:)
دیدگاه ها (۵)

عشق خون الود پارت ۳

استاندارد های زیبایی کره

میکس لیسا😍

دیگه وجود نداره:(

بازگشت عشق پارت یکیک دلم می خواست از تودوروکی بنویسم ولی به ...

the other side of the world

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط